تا همین اواخر ، دانشمندان اطلاعات کمی در مورد مکانیسم های مغزی درگیر داشتند. اما یک سرنخ از یک زن معروف به I.R. (ابتدا از آن برای حفظ حریم خصوصی استفاده می شود) که به لوب تمپورال او آسیب رسانده است ، از جمله مناطق قشر شنوایی. هوش و حافظه عمومی او طبیعی است و هیچ گونه مشکل زبانی ندارد. با این وجود او نمی تواند هیچ احساسی را به وجود آورد و موسیقی را بشناسد ، خواه قطعه ای باشد که قبلاً شناخته شده باشد یا قطعه جدیدی که او بارها و بارها شنیده است. او فرقی نمی کند تفاوت بین دو ملودی را داشته باشد. با این وجود ، او واکنش های عاطفی عادی نسبت به انواع مختلف موسیقی دارد. توانایی او در شناسایی یک هیجان با یک انتخاب موسیقی خاص کاملاً طبیعی است! از این حالت می آموزیم که لوب تمپورال برای درک ملودی لازم است اما برای ایجاد یک واکنش عاطفی لازم نیست ، که هم خرده قشر است و هم جنبه های لوب های فرونتال را در بر می گیرد.

 

یک آزمایش تصویربرداری در سال 2001 توسط آنه خون و زاتور از مک گیل در پی مشخص کردن مناطق مغز درگیر در واکنش های عاطفی به موسیقی بود. در این مطالعه از محرکهای عاطفی خفیف استفاده شده است ، کسانی که با واکنش مردم نسبت به همخوانی موسیقی در مقابل ناهماهنگی مرتبط هستند. فواصل موزون موسیقی معمولاً مواردی است که نسبت ساده فرکانسها بین دو تن وجود دارد. یک نمونه متوسط ​​C (حدود 260 هرتز یا هرتز) و G وسط (حدود 390 هرتز) است. نسبت آنها 2: 3 است و در هنگام بازی همزمان ، پنجمین فاصله کامل و دلپذیر به نظر می رسند. در مقابل ، وسط C و C تیز (در حدود 277 هرتز) نسبت پیچیده ای در حدود 17:18 دارند و داشتن صدای خشن و ناخوشایند به نظر می رسند.


دانلود آهنگ موسیقی ,نسبت ,هرتز ,واکنش ,وجود ,عاطفی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کسب و کار عکس پروفایل مجله پزشکی نرم افزارهای المان محدود تک چینک دانلود مقاله و پروژه دانشجویی زیبا شویم - پرتال مد و زیبایی دانلود رایگان کتاب هزار طلسم پرسش مهر بیستم رئیس جمهور 99-98 محمد امین صمدانی صبرم سر اومد